۰

از اقامه نماز وحدت در حوزه علمیه امام شافعی تا گرفتن عکس یادگاری + تصاویر

هنگامی که به سرزمین برادران اهل تسنن در کردستان سفر کرده بودیم برای نشان دادن وحدت شیعه و سنی از یکی از طلاب پایه۶ درخواست کردیم به امامت او نماز مغرب را به جماعت اقامه کنیم او نیز پذیرفت.
از اقامه نماز وحدت در حوزه علمیه امام شافعی تا گرفتن عکس یادگاری + تصاویر
به گزارش سرویس فرهنگي تفتان ما،،با دومین کاروان سرزمین برادری به استان کردستان همسفر شدم. قرار ما ساعت 5 بعداز ظهر چهارشنبه روبروی مسجد ترمینال آزادی بود. بعد از اینکه همه دوستان که 27 نفر بودیم آمدند اتوبوس آمد و حرکت کردیم البته برخی در شهر قم به ما پیوستند و سفر ما به سرزمین برادری یعنی کردستان رسما شروع شد.
نماز مغرب را در آزادراه همدان - ساوه خواندیم و شام را در اتوبوس میل کردیم حدود 2 بامداد بود که به سنندج رسیدیم برای استراحت به هتل فرهنگیان رفتیم. صبح زود که نماز را خواندیم یک نفر درب اتاق ها را یک یک می‌زد و می‌گفت لطفا برای صرف صبحانه به رستوران هتل بروید.

 
باید همزمان حاضر می‌شدیم که بلافاصله بعد از خوردن صبحانه برای گشت‌زنی در محله‌های محروم می‌رفتیم. بعد از طی مسافتی در محله (تپه خدیجه) چند نفر را دیدیم. سلام گرمی به آنها داشتیم و برای باز شدن سر صحبت، خواستیم کمی از شرایط آنجا برایمان بگویند. مردم این منطقه وضعیت معیشتی خوبی نداشتند اما با روی باز و گشاده با ما به صحبت پرداختند.
در ادامه به دانشکده علوم انسانی و اجتماعی رفتیم که چند تن از شخصیت‌ها و مقام‌های علمی حضور داشتند که به تعامل و گفت‌وگو و بحث از دیدگاه‌های خود از وضعیت کردستان، وضعیت علمی، فرهنگی، فکری و ... پرداختند.

 
نزدیک اذان ظهر بود که به هتل بازگشتیم. بعد از خواندن نماز و خوردن ناهار و کمی استراحت ساعت 3 بعد از ظهر به سوی امارت آصف یا خانه کُرد رفتیم؛ خانه کُرد، موزه مردم‌شناسی سنندج مساحتی 4 هزار متری و دارای 4 حیاط بیرونی (اصلی)، حیاط اندرونی، حیاط مستخدمین و حیاط مطبخ بود. 

 
در همان حیاط اندرونی حوضی با عمق کم وسط حیاط  قرار داشت، نزدیک حوض صندلی‌هایی برای ما چیده شده بود روی صندلی‌ها نشستیم و با برخی نخبگان فرهنگی بحث و گفت‌وگو کردیم. 
جوّی صمیمی بین حاضران بود و با وجود اینکه کم کم به غروب نزدیک می‌شدیم و هوا هم سردتر می‌شد اما همچنان همگی روی صندلی خود نشسته بودند و هر یک سعی می‌کردند با سؤالی یا نکته‌ای بحث را رو به جلو پیش ببرند. هوا خیلی سرد شد که دیگر تحمل آن برای ما قدری سخت بود. در این حین دوستان بحث را به پایان بردند.
لحظاتی مانده بود به اذان مغرب، امامزاده‌ای به نام امامزاده پیرعمر در آن حوالی بود. امامزاده پیر عمر از نوادگان امام زین‌العابدین (ع) بود. بنای ساختمان در دست تعمیر بود ولی با این حال متولی آن در امامزاده را برای ما باز کرد تا فاتحه‌ای بخوانیم.

 
بچه‌ها کم کم آماده شده و وضو می‌گرفتند تا نماز مغرب و عشاء را بخوانیم. از آنجا که فرش‌های داخل امامزاده را جمع کرده بودند برای خواندن نماز مغرب به حوزه علمیه امام شافعی که در جوار امامزاده پیرعمر قرار داشت رفتیم. این حوزه علمیه از معدود حوزه‌های علمیه سنتی اهل تسنن بود که به شکل سنتی اداره می‌شد و هر ماموستا و استادی تربیت 2-3 طلبه را به عهده داشت که جمعا 25 طلبه در حجره‌های این حوزه علمیه تحصیل می‌کردند.
ما که به سرزمین برادری اهل تسنن در کردستان سفر کرده بودیم برای نشان دادن وحدت شیعه و سنی، از یکی از طلاب پایه 6 درخواست کردیم تا ما به امامت او نماز مغرب را به جماعت اقامه کنیم. او نیز پذیرفت. 
اهل تسنن نمازهای پنجگانه را در 5 نوبت اقامه می‌کنند. از این رو نماز مغرب را که خواندیم همه بچه‌ها دور تا دور اتاق نشستند و منتظر بودیم چند تن از علمای اهل تسنن به ما بپیوندند که بعد از مدتی یکی یکی از راه رسیدند و بحث و گفت‌وگویی صمیمانه با هم داشتیم.

 
بعد از اتمام بحث نماز عشاء را به امامت یکی از علمای اهل تسنن حاضر در جلسه اقامه کردیم و با گرفتن عکس یادگاری با برادران اهل تسنن، مجلس رسما خاتمه یافت؛‌ هم اساتید اهل تسنن و هم طلبه‌های ما خیلی خوب وارد بحث شدند و تعامل خوبی برقرار شد و همه با لب خندان و روبوسی با هم از آنها خداحافظی کردیم.
بعداز خوردن شام قرار بود به خانگاه مرکزی سنندج برویم. از آنجا که خیلی از ماها تا حال این مراسم را از نزدیک ندیده بودیم شور و حال زیادی برای شرکت در این مراسم داشتیم. مراسم خانگاه از ساعت 23 آغاز شد و تا حدود ساعت یک و نیم بامداد به طول انجامید.
در این مراسم، دراویش با دف زنی به ذکر خدا و مدح پیامبر اعظم(ص) پرداختند.
 
انتهای پیام/فارس
شنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۲۶
کد مطلب: 437323
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *