یادداشت؛

طلاق عاطفی زنگ خطر خاموش در خانواده‌های ایرانی

6 آذر 1404 ساعت 6:43

پدیده طلاق عاطفی، به‌عنوان یک تهدید خاموش، بنیان خانواده‌های ایرانی را هدف گرفته و پیامدهای ناگوار آن، نه‌تنها بر روابط زوجین، بلکه بر سلامت جامعه نیز سایه افکنده است.


 
 حوریه ناروئی، تحلیلگر و فعال اجتماعی در یادداشتی به گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی تفتان ما،نوشت:طلاق عاطفی، مفهومی فراتر از جدایی قانونی و رسمی است؛ وضعیتی که در آن زوجین، باوجود زندگی در یک‌خانه، از نظر عاطفی، روانی و ارتباطی به‌شدت از یکدیگر فاصله می‌گیرند.
این پدیده که اغلب به‌عنوان زندگی مشترک بدون صمیمیت شناخته می‌شود، به‌تدریج اعتماد، احترام و علاقه متقابل را از بین می‌برد و فضایی مملو از سردی، بی‌تفاوتی و ناامیدی را در خانواده ایجاد می‌کند. طلاق عاطفی، به‌مثابه یک زخم پنهان، به‌آرامی و در سکوت، روابط را فرسوده می‌کند و در نهایت، می‌تواند به فروپاشی کامل خانواده منجر شود.

ریشه‌های این معضل، پیچیده و چندوجهی هستند. در جامعهٔ مدرن امروزی، تغییرات فرهنگی و اجتماعی، فشارهای اقتصادی، و افزایش فردگرایی، نقش مهمی در تضعیف پیوندهای عاطفی در خانواده ایفا می‌کنند. در بسیاری از خانواده‌ها، زوجین به دلیل مشغله‌های کاری و زندگی، فرصت کافی برای برقراری ارتباط مؤثر و صمیمانه با یکدیگر ندارند. این کمبود ارتباط، به‌تدریج منجر به کاهش درک متقابل، افزایش سوءتفاهم‌ها و در نهایت، ایجاد شکاف عاطفی می‌شود.

علاوه بر این، انتظارات غیرواقع‌بینانه از زندگی مشترک، عدم مهارت در حل تعارضات، و نابرابری‌های جنسیتی نیز می‌توانند به تشدید طلاق عاطفی کمک کنند. بسیاری از زوجین، با ورود به زندگی مشترک، تصور می‌کنند که عشق و علاقه به‌تنهایی برای حفظ روابط کافی است. اما در واقعیت، زندگی مشترک نیازمند تلاش مستمر، صبر، گذشت و مهارت‌های ارتباطی قوی است.

پیامدهای طلاق عاطفی، بسیار گسترده و آسیب‌زا هستند. از نظر فردی، این پدیده می‌تواند منجر به کاهش عزت‌نفس، افسردگی، اضطراب، و احساس تنهایی در زوجین شود. از سوی دیگر، طلاق عاطفی تأثیرات مخربی بر فرزندان نیز دارد. کودکانی که در خانواده‌هایی با روابط عاطفی سرد و بی‌روح زندگی می‌کنند، اغلب در معرض فشار روانی، ناامنی و مشکلات رفتاری قرار می‌گیرند. این کودکان ممکن است در آینده، در برقراری روابط سالم و پایدار با دیگران دچار مشکل شوند و الگوی نامناسبی از روابط را از والدین خود بیاموزند.

در سطح اجتماعی، طلاق عاطفی می‌تواند به تضعیف نهاد خانواده، افزایش مشکلات اجتماعی و کاهش سرمایه اجتماعی منجر شود. خانواده، به‌عنوان اصلی‌ترین رکن جامعه، نقش مهمی در تربیت نسل‌های آینده و حفظ ارزش‌های اخلاقی و فرهنگی ایفا می‌کند. تضعیف خانواده، می‌تواند به کاهش انسجام اجتماعی، افزایش جرم و جنایت و در نهایت، فروپاشی جامعه منجر شود.

برای مقابله با این بحران، اتخاذ رویکردی جامع و پیشگیرانه ضروری است. آموزش مهارت‌های ارتباطی و حل تعارض به جوانان قبل از ازدواج، ارائه خدمات مشاوره‌ای به زوجین در مراحل مختلف زندگی، و ترویج فرهنگ گفت‌وگو و همدلی در خانواده‌ها، از جمله اقداماتی هستند که می‌توانند به کاهش طلاق عاطفی کمک کنند.

همچنین، رسانه‌ها و نهادهای مدنی می‌توانند نقش مهمی در آگاهی‌رسانی دربارهٔ این پدیده و تغییر نگرش‌های نادرست در این زمینه ایفا کنند. تولید محتوای آموزشی و آگاهی‌بخش، برگزاری کارگاه‌های آموزشی، و ترویج فرهنگ خانواده‌محوری، از جمله اقداماتی هستند که می‌توانند به افزایش آگاهی عمومی و کاهش طلاق عاطفی کمک کنند.

در نهایت، لازم است که جامعه و مسئولان، به نهاد خانواده توجه ویژه‌ای داشته باشند و از آن حمایت کنند. ایجاد فضایی امن و حمایتی برای خانواده‌ها، ارائه خدمات مشاوره‌ای و روان‌درمانی به زوجین و فرزندان، و تقویت ارزش‌های اخلاقی و معنوی، از جمله اقداماتی هستند که می‌توانند به حفظ سلامت و پایداری خانواده‌ها کمک کنند. خانوادهٔ سالم، زیربنای جامعه‌ای سالم و پویا است و باید به‌عنوان یک اولویت اساسی در نظر گرفته شود.


به قلم:  حوریه ناروئی، تحلیلگر و فعال اجتماعی


کد مطلب: 456163

آدرس مطلب: https://www.taftanema.ir/note/456163/طلاق-عاطفی-زنگ-خطر-خاموش-خانواده-های-ایرانی

تفتان ما
  https://www.taftanema.ir