مشروطیت بازتاب نابرابریهای تاریخی در گسترهٔ جغرافیایی؛
مشروطیت آرمانهای ناتمام و وعدههای بر زمینمانده
13 مرداد 1404 ساعت 7:47
در آستانهٔ گرامیداشت فرمان مشروطیت، فرصتی مغتنم است تا نهتنها این واقعهٔ تاریخی را یادآور شویم، بلکه با رویکردی انتقادی و مبتنی بر تحلیل واقعگرایانه، دستاوردها و ناکامیهای آن را در طول بیش از یک قرن گذشته مورد ارزیابی قرار دهیم. بررسی تأثیرات مشروطیت در سراسر کشور و چالشهای تحقق کامل آرمانهای آن، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
حدیث ناروئی، کارشناس علوم سیاسی، در یادداشتی به گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی تفتان ما؛ نوشت: مشروطیت، بهعنوان یک نقطه عطف در تاریخ معاصر ایران، تلاشی آگاهانه برای محدودسازی قدرت مطلقه سلطنت و استقرار یک نظام حکومتی مبتنی بر قانون، تفکیک قوا و مشارکت سیاسی شهروندان بود. این نهضت، با الهام از اندیشههای روشنفکری و تجربیات کشورهای غربی، تحولات بنیادینی را در ساختار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران به وجود آورد. بااینحال، پرسش اساسی این است که آیا این تحولات، بهصورت عادلانه و برابر در سراسر کشور توزیع شدهاند؟ و آیا آرمانهای مشروطیت به طور کامل محقق شدهاند؟ این سؤالات، نیازمند بررسی دقیق و بیطرفانه از تاریخ مشروطیت و پیامدهای آن است. مشروطیت، اگرچه در ابتدا با استقبال گستردهای روبرو شد، اما به دلیل چالشهای متعدد، نتوانست به طور کامل به اهداف خود دست یابد. این چالشها، ریشه در ساختارهای سنتی و نابرابر جامعه ایران داشتند.
ریشههای بحران و محدودیت نفوذ مشروطیت:
ضعف ساختاری حکومت قاجار، نفوذ روزافزون قدرتهای استعماری، و ظهور طبقه روشنفکر و تجددخواه، زمینههای اصلی پیدایش و شکلگیری جنبش مشروطیت را فراهم آوردند. اما این عوامل با چالشها و موانع ساختاری دیگری نیز همراه بود. فقر گسترده، عقبماندگی اقتصادی، فقدان زیرساختهای توسعهای، و عدم وجود یکطبقهٔ متوسط فعال و سازمانیافته، باعث شد تا آرمانهای مشروطیت بهکندی و با تأخیر در جامعه نفوذ کند. این موانع، نشاندهنده پیچیدگیهای فراوان پیش روی جنبش مشروطیت و نیاز به راهکارهای نوآورانه برای غلبه بر آنها بود. علاوه بر این، اختلافات داخلی میان گروههای روشنفکر و ناتوانی آنها در ارائه یک برنامه جامع و منسجم، به تضعیف جنبش مشروطیت کمک کرد. فقدان انسجام و وحدت رویه در میان نیروهای مشروطه، یکی از مهمترین عوامل شکست این جنبش بود. همچنین، نقش روحانیت در مخالفت با مشروطیت، یکی از عوامل مهم در محدودشدن نفوذ آن بود.
دستاوردهای مشروطیت و محدودیتهای آن:
مشروطیت دستاوردهای مهمی همچون تصویب قانون اساسی، تشکیل مجلس شورای ملی، توسعهٔ آموزشوپرورش، و آزادی نسبی مطبوعات را به ارمغان آورد. بااینوجود، این دستاوردها با محدودیتها و چالشهای جدی نیز همراه بودند. قانون اساسی مشروطیت، به دلیل ضعف ساختاری و عدم وجود ضمانتهای اجرایی کافی،
نتوانست به طور کامل از حقوق و آزادیهای شهروندان محافظت کند. مجلس شورای ملی، به دلیل دخالتهای دربار و نفوذ گروههای ذینفوذ، نتوانست به طور مستقل و مؤثر عمل کند. این محدودیتها، نشاندهنده ناتوانی مشروطیت در تحقق کامل آرمانهای خود بود. همچنین، عدم توجه به مسائل اقتصادی و اجتماعی مردم، باعث شد تا بسیاری از آنها از دستاوردهای مشروطیت بهرهمند نشوند. این امر، نارضایتی عمومی را افزایش داد و زمینه را برای وقوع تحولات بعدی فراهم کرد. محدودیتهای مالی و اقتصادی نیز، مانع از توسعهٔ کامل دستاوردهای مشروطیت شد.
تکرار ناکامیها: چالشهای مشروطیت و وضعیت کنونی ایران:
باوجود دستاوردهای اولیه، مشروطیت با چالشها و موانع جدی روبرو شد. ضعف طبقه متوسط، دخالت قدرتهای خارجی، اختلافات داخلی میان گروههای سیاسی، و در نهایت، استبداد و اقتدارگرایی رضاخانی، مانع از تحقق کامل اهداف و آرمانهای مشروطیت شدند. متأسفانه، بسیاری از این چالشها و ناکامیها در طول تاریخ معاصر ایران تکرار شدهاند. عدم استقلال قضایی، محدودیت آزادی بیان و رسانه، فساد گسترده، و عدم مشارکت سیاسی واقعی پایدار ایران میشوند. این تکرار، نشاندهنده وجود ریشههای عمیقتر در ساختار سیاسی و اجتماعی ایران است. این ریشهها، نیازمند اصلاحات اساسی و بنیادین هستند. عدم توجه به حقوق بشر و آزادیهای فردی، یکی از مهمترین عوامل تداوم این وضعیت است.
عدالت و برابری در عصر حاضر:
در عصر حاضر، تحقق آرمانهای مشروطیت همچنان یک چالش اساسی است. عدم استقلال قضایی، محدودیت آزادی بیان و رسانه، فساد گسترده، و عدم مشارکت سیاسی واقعی، از جمله موانعی هستند که مانع از پیشرفت و توسعهٔ پایدار ایران میشوند. شکاف طبقاتی، نابرابریهای اجتماعی، و فقدان فرصتهای برابر، باعث شدهاند تا بسیاری از شهروندان از حقوق اولیه خود محروم شوند و احساس بیعدالتی کنند. این وضعیت، نیازمند توجه جدی به مسائل عدالت اجتماعی و برابری فرصتها است. همچنین، توجه به حقوق اقلیتها و گروههای حاشیهای، از اهمیت ویژهای برخوردار است. ایجاد یک جامعه عادلانه و برابر، نیازمند تلاش و همکاری همه اقشار جامعه است. تقویت نهادهای مدنی و حمایت از حقوق بشر، از ضروریات تحقق این هدف است.
علل ریشهای ناکامی در تحقق کامل آرمانهای مشروطیت:
علل ریشهای ناکامی در تحقق کامل آرمانهای مشروطیت، در ساختارهای سیاسی و اقتصادی ناعادلانه، سیاستهای توسعهای نامتوازن، و فقدان توجه کافی به نیازها و مطالبات مردم نهفته است. تمرکز قدرت و ثروت در دست گروههای خاص، و عدم توجه به مناطق محروم و حاشیهای، باعث شده است تا این مناطق از مسیر توسعه و پیشرفت باز بمانند. این عدم توازن، نشاندهنده نیاز به اصلاحات اساسی در نظام توزیع منابع و فرصتها است. علاوه بر این، فقدان یک فرهنگ سیاسی مبتنی بر مدارا، گفتگو و احترام به حقوق دیگران، به تداوم این وضعیت کمک کرده است. تقویت فرهنگ دموکراتیک و مشارکتجویانه، از اهمیت ویژهای برخوردار است. همچنین، نقش عوامل خارجی و دخالت قدرتهای استعماری در تضعیف مشروطیت، نباید نادیده گرفته شود.
راهکارهای پیشنهادی برای احیای آرمانهای مشروطیت:
برای احیای آرمانهای مشروطیت و تحقق عدالت اجتماعی، موارد زیر پیشنهاد میشود: تقویت مشارکت سیاسی از طریق فراهمکردن زمینه برای مشارکت فعال و مؤثر مردم در فرایندهای تصمیمگیریهای سیاسی و اقتصادی. توسعهٔ آموزشوپرورش با سرمایهگذاری در آموزشوپرورش، ارتقای کیفیت آموزش، و افزایش دسترسی به فرصتهای آموزشی. استقلال قضایی با تضمین استقلال و بیطرفی قوه قضاییه و حمایت از حقوق شهروندان. آزادی بیان و رسانه با لغو سانسور و ایجاد فضای آزاد برای بیان نظرات و انتقادات. مبارزه با فساد با ایجاد سازوکارهای شفاف و پاسخگو و برخورد قاطع با مفسدان. همچنین، تقویت نهادهای مدنی و حمایت از حقوق بشر، از اهمیت ویژهای برخوردار است. ایجاد یک نظام سیاسی مبتنی بر قانون و پاسخگویی، از ضروریات تحقق آرمانهای مشروطیت است. علاوه بر این، توجه به توسعهٔ اقتصادی پایدار و ایجاد
فرصتهای شغلی، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
انتهای خبر/
کد مطلب: 455671
آدرس مطلب: https://www.taftanema.ir/note/455671/مشروطیت-آرمان-های-ناتمام-وعده-های-زمین-مانده