۰

انگیزه‌های تروریست شدن چیست؟

برخلاف دانشمندان و جامعه‌شناسان علوم سیاسی که علاقمند به زمینه‌های سیاسی و اجتماعی مطالعه گروه‌های تروریستی هستند، معدود روانشناسانی که تروریسم را مطالعه می‌کنند بیشتر به سطح تحلیل خرد یعنی تروریست انفرادی یا گروه تروریستی علاقمند هستند.
انگیزه‌های تروریست شدن چیست؟
به گزارش سرویس وبلاگستان تفتان ما،برخلاف دانشمندان و جامعه‌شناسان علوم سیاسی که علاقمند به زمینه‌های سیاسی و اجتماعی مطالعه گروه‌های تروریستی هستند، معدود روانشناسانی که تروریسم را مطالعه می‌کنند بیشتر به سطح تحلیل خرد یعنی تروریست انفرادی یا گروه تروریستی علاقمند هستند. رویکرد روانشناختی به مطالعه تروریست‌ها به طور کلی، عضوگیری و دعوت آن‌ها به گروهک‌های تروریستی، شخصیت‌ها، باورها، نگرش‌ها، انگیزه‌ها و مشاغل آن‌ها به عنوان تروریست می‌پردازد.
این پژوهش علاوه بر بهره‌گیری از علوم سیاسی و جامعه‌شناسی، با کمک قواعد روانشناسی در تلاش است به شرح انگیزه تروریست و پاسخ به سوالاتی از قبیل: چه کسی تروریست می‌شود و چه نوع افرادی به گروهک‌های تروریستی می‌پیوندند و اعمال خشونت‌آمیز هولناکی را آشکارا مرتکب می‌شوند بپردازد.
اگرچه تلاش‌های بسیاری برای توضیح تروریسم از منظر روانپزشکی یا روانشناختی شده است؛ ویلکینسون خاطرنشان می‌کند که روانشناسی و عقاید تروریست‌ها به حد کافی کند و کاو نشده است.
طبق گفته روانشناس مکس ول تیلور (1998)، اکثر تحلیل‌های روانشناختی تروریست‌ها و تروریسم کوشیدند به آنچه که به تروریست انگیزه می‌دهد توجه کنند یا ویژگی‌های شخصی یک تروریست را توصیف کنند. با فرض اینکه بتوان تروریست‌ها را از طریق این ویژگی‌ها شناسایی کرد. با این وجود، هرچند درکی از قالب ذهنی تروریست کلید فهم چرایی و چگونگی تروریست شدن یک شخص است، روانشناسان بسیاری قادر نبودند آن را به قدر کافی توضیح دهند.
درواقع، به نظر می‌رسد یک توافق کلی وجود داشته باشد بین روانشناسانی که این موضوع را بررسی کردند. توافق بر این است که هیچ قالب ذهنی تروریستی وجود ندارد و البته این دیدگاه، خود نیاز به توضیح دارد.
عنوان قالب ذهنی تروریست در کنفرانس رَند با موضوع «تروریست» مطرح شد که توسط برایان ام. جنکینز هماهنگ و در سپتامبر 1980 برگزار شده بود. اطلاعاتی که درباره قالب‌های ذهنی تروریست در آن کنفرانس جمع آوری شد اشخاص و گروه‌ها را به عنوان بخشی از یک گروه در نظر گرفت. این مذاکره نشان داد آنچه درباره اهمیت قالب‌های ذهنی تروریست ها، اهداف و پیامدهایشان، اهمیتشان برای جذب نیرو، ایدئولوژی، روابط رهبر و پیرو، سازمان، تصمیم گیری در رابطه با اهداف و تاکتیک ها، تشدید خشونت و تلاش‌های انجام شده توسط تروریست‌های سرخورده برای خارج شدن از گروه تروریستی آشکار شده چقدر ناچیز بوده.
اگرچه پژوهش پیش رو به بررسی این ابعاد قالب ذهنی تروریست پرداخته، آن را در چهارچوب مقتضیات تحمیلی کلی تری انجام داده است. تحقیق و تحلیل بیشتر بر پایه‌ای نظام یافته‌تر و دقیق‌تر به منظور تمرکز همه جانبه‌تر بر مفهوم قالب ذهنی تروریست و تبدیل آن به روش مناسب تری برای توصیف گروه‌های تروریستی و رهبران مورد نیاز خواهدبود.
تلاش هایی که با هدف توضیح تروریسم در چهارچوب روانشناسی محض صورت گرفته عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی واقعی که همیشه مبارزان افراط گرا را برانگیخته و نیز احتمال اینکه متغیرهای زیستی یا فیزیولوژیکی می‌توانند در رساندن یک شخص به مرحله ارتکاب عمل تروریستی نقش داشته باشند نادیده می‌گیرد.
اگرچه این پژوهش مقداری متن چندرشته‌ای برای مطالعه تروریست و تروریسم فراهم آورده است؛ لیکن در درجه اول به رویکرد اجتماعی می‌پردازد. ناتسون (1984)، مدیر اجرایی انجمن بین المللی روانشناسی سیاسی تا زمان درگذشتش در سال 1982، پروژه تحقیقاتی بین المللی گسترده‌ای در زمینه روانشناسی سیاسی تروریسم انجام داد. فرض اصلی درخصوص تروریست هایی که او عمیقا ارزیابی کرده بود این بود «اعمال بی رحمانه آن‌ها از احساس خشم و ناامیدی ناشی می‌شود که این باور پدیدآورنده آن است که جامعه اجازه هیچ دسترسی دیگری به فرایندهای انتشار اطلاعات و ایجاد خط مشی نمی‌دهد.»
دشواری پژوهش در زمینه روانشناسی تروریسم یک دلیل عمده فقدان پژوهش‌های روان سنجی تروریسم این است که محققین دسترسی مستقیم بسیار کمی، حتی یک مورد، به تروریست‌ها حتی آن هایی که زندانی هستند دارند. یک محقق به ندرت دسترسی خاصی به یک گروه تروریستی پیدا کرده است؛ اما معمولا به بهای به خطر انداختن اعتبار تحقیقش.

حتی اگر محققی اجازه یابد تا با یک تروریست محبوس مصاحبه نماید، این چنین مصاحبه‌ای ارزش و اعتبار محدودی با هدف نتیجه گیری کلی خواهدداشت. بیشتر تروریست ها، از جمله افراد زندانی، از آشکارکردن اسرار عملیاتی گروه به بازجویانشان اکراه خواهندداشت، چه برسد به روزنامه نگاران یا محققین دانشگاهی که تروریست‌ها احتمالا به آن‌ها به عنوان نمایندگان «نظام» یا حتی شاید مامور ضداطلاعات در لباس مبدل می‌نگرند.
حتی اگر تروریست‌ها رضایت بدهند تا در این چنین شرایطی مصاحبه شوند، احتمالا در پاسخگویی چندان صادق نخواهندبود. به عنوان مثال، اکثر زندانیان بریگادهای سرخ ظاهرا از مصاحبه با محققین اجتماعی آلمان غربی سر باز زدند. اندک محققین یا تروریست‌های سابق افشاگری هایی از گروه‌های تروریستی را به رشته تحریر در می‌آوردند. احتمال تلافی برای آن هایی که مرتکب این عمل می‌شوند وجود دارد.

به عنوان مثال، گروه ببرهای تامیل، یک فعال ضدگروه به نام سباراتنام سبالینگام را در تاریخ 1 مه 1994 در پاریس، به ضرب گلوله به قتل رساند تا از انتشار کتاب ضدببرهای تامیل جلوگیری به عمل آورد. ببرهای تامیل همین طور دکتر رجانی تیراناگاما، اهل تامی و یکی از چهار نویسنده سریلانکایی کتاب پالمیراه شکسته را به قتل رساند.
شیوه پیوستن به یک گروه تروریستی افرادی که به گروه‌های تروریستی می‌پیوندند اغلب بیکار هستند، افرادی بی تفاوت به اجتماع که از جامعه کناره گرفتند. اشخاصی با تحصیلات کم، مانند جوانان در محله‌های زاغه نشین الجزایر یا نوار غزه، ممکن است از فرط کسالت و بی حوصلگی و اشتیاق به یک ماجراجویی پرحادثه در طلب آرمانی که آن را حق به شمار می‌آوردند بخواهند به یک گروه تروریستی بپیوندند.
برخی افراد ممکن است تن‌ها به شوق استفاده از مهارت‌های خاصشان، مانند ساختن بمب ترغیب شده باشند. جوانان تحصیل کرده‌تر بیشتر ممکن است با اعتقاد سیاسی یا مذهبی خالص ترغیب شده باشند. فردی که در کشورهای غربی تروریست می‌شود معمولا هم متفکر است و هم آرمانگرا. معمولا این جوانان سرخورده، تحصیل کرده یا بی سواد، درگیر اعتراضات و مخالفت‌های گاه و بی گاه می‌شوند. اعضای بالقوه گروه تروریستی اغلب اوقات به عنوان هوادار گروه شروع به کار می‌کنند. اعضای جدید اغلب از تشکیلات پشتیبانی، مانند گروه‌های حامی زندانیان یا گروه‌های طرفدار فعال دانش آموزی می‌آیند.
فرد از هواداری به طرفداری بی اراده تغییر رویه می‌دهد. اغلب اوقات، درگیری خشونت آمیز با پلیس یا سایر نیروهای امنیتی فرد از پیش بی تفاوت شده نسبت به جامعه را به پیوستن به یک گروه تروریستی ترغیب می‌کند. هرچند شرایط تغییر می‌کند؛ نتیجه نهایی این روند تدریجی این است که شخص، اغلب با کمک اعضای خانواده یا دوستی با رابط‌های تروریست، به تروریسم روی می‌آورد. با این وجود، عضویت در یک گروه تروریستی شدیدا گزینشی است.
طی دوره‌ای به طول یک سال یا بیشتر، عضو جدید عموما به شیوه‌ای آرام و تدریجی به سمت عضویت کامل در گروه تروریستی قدم بر می‌دارد. فردی که از اجتماع کناره می‌گیرد تن‌ها می‌تواند به جای تروریست شدن راهب یا معتکف شود. شخص برای تروریست شدن ابتدا باید ترغیب شود.
يکشنبه ۱۸ تير ۱۳۹۶ ساعت ۱۵:۲۱
کد مطلب: 440010
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *